این روزها همه متخصصین به یک باور مشترک رسیده اند: اهمیت هوش هیجانی بسیار بیشتر از هوش ذهنی است. هوش هیجانی برای موفقیت مهمتر از هوش ذهنی است و قطعا در شادی، ارتباطات و پیشرفت شغلی نقش بیشتری دارد. هوش هیجانی همان چیزی است که باعث میشود بر هیجاناتتان تسلط داشته باشید و متوجه پیامد افکار و اعمال خود باشید. با کمک هوش هیجانی به شکل بهتری میتوانیم با چالشهای زندگی روبرو شویم و رفتار بالغانهتری از خود نشان دهیم. آنچه که به شما توان مدیریت زندگی و گرفتن تصمیمات درست را میدهد، هوش هیجانی است و خوشبحتانه هوش هیچانی را میتوان به روش های مختلف تقویت کرد تا از ثمرات آن در داشتن یک زندگی پربار بهره ببرید.
هوش هیجانی در حالت کلی براساس نظریه دانیل گلمن شامل مهارتهای زیر است:
• شناخت احساسات و هیجانات خود (خودآگاهی)
• مدیریت و کنترل احساسات و واکنشها (مدیریت بر خود)
• ایجاد انگیزه و تلاش بیشتر برای رسیدن به اهداف (خودانگیزشی)
• درک احساسات دیگران و برقراری ارتباط اثربخش (همدلی)
• بهبود ارتباطات در موقعیتهای مختلف (مهارتهای اجتماعی)
چرا هوش هیجانی برای ایجاد زندگی موفق و شاد ضروری است؟
هوش هیجانی راهی برای دستیابی به یک زندگی سالم و برای هر جنبه از زندگی ضروری است. هوش هیجانی در اصل مهارت مدیریت احساسات و هیجانات است به شکلی که امکان تسلط بر ما را نداشته باشند.
سلامت جسمی: توانایی مدیریت استرس، به شدت به هوش عاطفی وابسته است. تنها با آگاه بودن از وضعیت احساسی و واکنشهایمان است که میتوانیم استرس را به خوبی مدیریت کرده و سلامت جسمی خود را حفظ کنیم. در هوش هیجانی ما بر احساساتمان کنترل داریم و بیش از حد تحت تاثیر افراد و اتفاقات بیرونی قرار نمیگیریم و این باعث میشود که آرامش بیشتری داشته باشیم.
استرس از مهمترین دلایلی است که سیستم ایمنی بدن را به شدت تضعیف میکند. استرس زیاد مانع از این میشود که حتی در هنگام خواب هم بدن استراحت کافی داشته باشید.
سلامت ذهن: هوش هیجانی بر نحوه نگرش به زندگی تاثیر زیادی دارد. هوش هیجانی با تفکر مثبت و خوشبینی در ارتباط است. وقتی که از افکار خود آگاه باشید این توانایی را در خود میبینید که شرایط را مدیریت کنید و ذهنیت انعطاف پذیر و راه حل گرایی خواهید داشت. کار ذهن تولید فکر است و روزانه افکاری در ذهن ما ساخته میشود که نه ماهیت ما را تعریف میکنند نه واقعیت ما را، بنابراین باید در درجه اول افکارمان را به خوبی بشناسیم تا تحت تاثیر آنها قرار نگیریم.
روابط: با مدیریت احساسات میتوانید به شکل سازندهتری با خودتان ارتباط داشته باشید. مهمترین فردی که باید با او ارتباط اثربخشی برقرار کنید خودتان هستید. خودشناسی باعث میشود بهتر بتوانید با دیگران هماهنگ شوید و به آنها توجه بیشتری نشان دهید. درک نیازها و همدلی منجر به روابط پویاتری میشود. همدلی باعث می شود بهتر بتوانیم رفتار دیگران را تجزیه و تحلیل کنیم و به علت رفتارهای دیگران پی ببریم. به عبارت دیگر هوش هیجانی باعث می شود اتفاقات را تنها از زاویه دید خود نگاه نکنیم.
حل اختلاف و تعارضها: وقتی بتوانید از دید دیگران به موضوع نگاه کنید؛ حل اختلافها آسانتر میشود، چون منافع آنها را در نظر گرفتهاید و گفتگو و مذاکره به نتایج بهتری خواهد رسید. کلید رسیدن به تفاهم، درک یکدیگر است. وقتی که بتوانیم هیجانات خود را به خوبی مدیریت کنیم، در برابر رفتارهای دیگران نیز واکنش سنجیدهتری از خود نشان می دهیم و جا برای صحبت و رفع اختلافات بیشتر خواهد شد.
موفقیت: هوش هیجانی بالا منجر میشود که انگیزه درونی قویتری داشته باشید و تنبلی و تعلل را کنار بگذارید. تمرکزتان روی اهداف بیشتر میشود و با هر موفقیتی، اعتماد به نفستان نیز افزایش مییابد. وقتی که از هوش هیجانی بالایی برخوردارید، تصمیمات خود را لحظهای و بر اساس یک احساس زودگذر نمی گیرید.
همچنین به شما اجازه می دهد که شبکهای از افراد حامی را در کنار خود حفظ کنید و انعطاف پذیری بیشتری داشته باشید. با هوش هیجانی این توانایی را دارید که خوشی و لذات موقت را راحتتر به تعویق بیندازید و با دیدن تاثیر فعالیتهای مثبتتان بیشتر تلاش کنید. موفقیت در زندگی حاصل اعمال و تصمیماتی است که نیاز به چیزی بیشتر از هوش ذهنی دارد و باید در کنار آن از هوش هیجانی بالایی نیز برخوردار باشیدو
رهبری: ایجاد انگیزه در دیگران و مهارت گفتگوی موثر از نتایج هوش هیجانی بالا است. با هوش هیجانی بالا حتی اگر در موقعیت رهبری دیگران قرار نداشته باشید اما دیگران تصمیمات شما را راحتتر میپذیرند. یک رهبر خوب و توانمند با به کار بردن استراتژی تنوع هوش هیجانی در سازمان قادر به ایجاد تیمی قوی به نفع کل مجموعه است.
احساسات نقش کلیدی در کیفیت زندگی شخصی و حرفهای ما ایفا میکند، حتی بسیار بیشتر از هوش ذهنی. درحالیکه ابزار و تکنولوژیهای بسیاری جایگزین افراد متخصص در مدیریت اطلاعات میشود، هیچ چیز نمیتواند جایگزین هوش هیجانی در مدیریت احساسات و عواطف خود و اطرافیانمان شود.
هوش هیجانی یک مهارت اکتسابی و قابل رشد است. مهم نیست چند سال دارید، میتوانید هوش هیجانی را یاد بگیرید و زندگی بهتر و شادتری برای خود بسازید. در دنیای امروز، تنها تخصص و هوش بالا موفقیت را تضمین نمیکند.
اگر توانایی مدیریت احساساتتان را نداشته باشید. اگر به خودآگاهی نرسید.
اگر مدیریت استرس را نیاموزید. اگر همدلی و روابط موثر را یاد نگیرید
مهم نیست که چقدر باهوش هستید
بدون هوش هیجانی راه زیادی را نخواهید رفت.
دنیل گلمن
روشهای تقویت هوش هیجانی
۱. به احساساتتان توجه کنید
هنگامیکه نگران و مضطرب هستید،به راحتی ارتباط با احساستتان را از دست میدهید. به جای اینکه از احساساتتان باخبر باشید و آنها را کنترل کنید، آنها کنترل شما را به دست میگیرند. سرکوب احساسات تنها منجر به وخیمتر شدن آنها میشود. هر چقدر که بیشتر تلاش کنید تا احساسات را نادیده بگیرید بیشتر غیرقابل کنترل میشوند.
وقتی واکنش غیرمنطقی از خود نشان میدهید، میتواند دلیل این واقعیت باشد که مسائل حل نشدهای در درون خود دارید. بنابراین هر زمان که احساس کردید دچار احساسات منفی شدهاید، آرام بگیرید و به این فکر کنید که چرا این احساس را تجربه میکنید. احساسات تنها سیگنال هایی هستند که به ما می گویند، در یک لحظه از چیزی ناراحت یا خوشجال، خشمگین یا هیجان زده شده اید، اما نوع واکنش شما تعیین کننده میزان هوش هیجانی و رشد ذهنی یک فرد است.
گام اول مدیریت هیجانات، شناخت و درک منشاء بروز آنها است.
چند نفس عمیق بکشید و احساساتتان و دلایل به وجود آمدن آنها را بنویسید. وقتی آنها را نوشتید بهتر میتوانید احساسات منفی را بشناسید و راههایی برای مقابله با آنها بیابید.
۲. تمرین کنید تا رفتار فکرشده و منطقی داشته باشید
رفتار منطقی و کنترلشده، یک فرآیند آگاهانه شامل توجه به احساسات و تصمیمگیری درست در مورد رفتاری است که باید از شما سربزند. وقتی که از احساسات خود آگاه هستید میتوانید درباره اینکه چگونه رفتار کنید، خود تصمیمگیرنده باشید.
به طورمثال، اگر در زمان استرس کاری حالت پرخاشجویانهای پیدا میکنید، ببینید چگونه میتوانید شرایط را مدیریت کنید. شاید بخواهید به همکارتان بگویید به کمی سکوت نیاز دارید یا چند لحظه را در تنهایی بگذرانید تا آرامش خود را پیدا کنید. اغلب افراد زمان زیادی از زنذگی شان را در محیط کاری میگذرانند و در کنار مهارت کاری، نحوه برخورد با دیگران و تعاملات شغلی نیز در موفقیت و علاقه مندی به کار بسیار موثر است.
۳. همیشه متواضع باشید
وقتی باورتان این است که از دیگران بهترید، اشتباهات خود را نمیبینید و در مورد هر چیزی که انتظارات شما را برآورده نسازد، هیجانات منفی از خود نشان میدهید.
سعی کنید با نگاهی متفاوت مسائل را ببینید. به جای اینکه هر چیزی و هر کسی را قضاوت کنید، خود را جای دیگران بگذارید و سعی کنید کمی همانند آنها فکر کنید. به این ترتیب بهتر افکار و احساسات دیگران را درک خواهید کرد. هر چه بیشتر روی تقویت هوشهیجانی، تمرکز و تمرین داشته باشید موفقیتهای فردی و شغلی بیشتری به دست میآورید.
شاید برخی افراد به دلیل شرایط زندگی و نوع آموزش و تربیت از هوش هیجانی بیشتری برخوردار باشند اما در نهایت هوش هیجانی امری اکتسابی است. با تمرین و مداومت به راحتی میتوان هر روز در هوش هیجانی پیشرفت بیشتری کسب کنید.